هوالحکیم
در این دنیای ظلمانی و پر از دروغ
چقدر تو در ما حس شرف و غرور و افتخار را زنده می کنی مرد!
هوالحکیم
در این دنیای ظلمانی و پر از دروغ
چقدر تو در ما حس شرف و غرور و افتخار را زنده می کنی مرد!
هو اللطیف
دستم نمی رسد
که مداوا کنم تو را..
ای دل!
بیا سوار کشتی آل عبا شویم..
ارکبوا فلک الحسین ایها الغرقی..
هواللطیف
با دل آرامم مرا
آرامِ جانی دلکش ست..
هوالقادر
درمانده ام و
جز تو مرا مأوا نیست..
هو العلیم
به راستی!
تو کیستی که اینچنین
مرا به باد داده ای و همچنان
به گیسوان پر ز پیچ و تاب تو
دخیل بسته ام؟..