همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کافه» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

روزهای بارانی

بسمه العزیز


باران که می بارد دلم می خواهد با دوستی بنشینم کنج یک کافه، قهوه ای بنوشم و شعری، و گپ و گفتی.. باران که می بارد دلم عجیب بهانه می گیرد.. و در به در بی قرار کسی ست که نیست.. باران که می بارد.. باران که می بارد..

      

تهران، بهمن 96 (قبل برف)

         

  • زینب